ناگفته‌های رئیس ستاد مبارزه با بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای در خبرگزاری فارس

خسرو کردمیهن گفت: در کشورهای اروپایی خرید بازی‌های رایانه‌ای توسط کودکان و نوجوانان بیشتر تحت نظارت خانواده صورت می‌گیرد، در کشور ما به جرأت می‌توان گفت 85 درصد برعکس است و هیچ‌گونه نظارتی توسط خانواده‌ها صورت نمی‌گیرد.

به گزارش روابط عمومی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای و به نقل از فارس، از جمله سرگرمی‌هایی که این روزها و به وبژه در فصل گرم تابستان نوجوانان و جوانان به سراغ آن می‌روند، بازی‌های رایانه‌ای است. اگر سری به فروشگاه‌های این بازی‌ها بزنید می‌توانید کاربرانی را ببینید که هر کدام بسته به اطلاعات و پیگیری‌هایی که از دنیای بازی رایانه‌ای دارند به دنبال یک بازی خاص یا بازی روز بازار هستند. در این بین اما کمترین کاربری را می‌توان دید که به سمت بازی‌های رایانه‌ای تولید داخل برود. شاید فکر کنید عدم توانایی رقابت بازی‌های ایرانی با نمونه‌های خارجی باعث این عدم استقبال است، اما موفقیت برخی بازی‌های ایرانی در نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که در بسیاری مواقع بازی‌های تولید شده داخل توان رقابت با نمونه‌های خارجی را دارند. به باور بسیاری از بازی‌سازان عدم نظارت بر ورود بازی‌های خارجی، و همچنین معضلات قاچاق یکی از مشکلات بازی‌سازان داخلی است. نبود قانون کپی‌رایت و توزیع نامناسب یا به عبارتی نبود بازار برای بازی‌های تولید شده از دیگر مسائلی است که بازی‌سازان با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. با خسروکردمیهن همراه شده‌ایم تا از اقداماتی که این نهاد درراستای سالم‌سازی بازار عرضه محصولات بازی‌های رایانه‌ای انجام می‌دهد، با خبر شویم:

*در ابتدای این گفت‌گو اگر موافق باشید به اختصار توضیحی درباره ستاد مبارزه بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای و فعالیت‌های این بخش از بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای ارایه دهید.

ستاد مبارزه با بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای از آذرماه سال 1393 براساس دستور مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد جناب آقای جنتی تشکیل شد. اعتقاد ایشان این بود که ساماندهی محصولات فرهنگی باید در واحدهای تخصصی خودش صورت بگیرد، به همین خاطر این ستاد در بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای تشکیل شد. اعتقاد ما این بود که باتوجه به اینکه مجموعه، یک مجموعه فرهنگی است، بنابراین کار ساماندهی بازار محصولات فرهنگی هم باید رنگ و بوی فرهنگی داشته باشد. بر همین اساس تفکیکی را انجام دادیم و تقریبا 70 درصد تمرکزمان را در حوزه ستادی و در حوزه ایجابی قرار دادیم که در جهت آگاه‌سازی و فرهنگ‌سازی استفاده صحیح از بازی‌های رایانه‌ای و به همان اندازه، پرهیز از بازی‌های غیرمجاز قرار دادیم و 30 درصد هم در حوزه کارهای سلبی.

*تمرکز ستاد مبارزه با بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای صرفا در تهران است یا در شهرستان‌ها هم این مباحث را پیگیری می‌کنید؟

در هر مرکز استان این ستاد تشکیل داده شد که تا امروز 18 استان را به صورت مستقیم ورود کردیم و بقیه به صورت غیرمستقیم تشکیل شد که البته تا مهرماه سال جاری برای عملیات مستقیم در تمام استان‌ها حضور خواهیم داشت. این ستادها طبق سیاست‌گذاری‌ که در ستاد انجام دادیم، 70 درصد کارشان در حوزه ایجابی است و 30 درصد آن در حوزه سلبی.

*اقدامات ایجابی ستاد مبارزه با بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای شامل چه مواردی می‌شود؟

در حوزه ایجابی ارتباط بسیارخوبی با آموزش و پرورش برقرار شد و مسئولین امور تربیتی مدارس با آموزش مستقیمی که دیدند به دانش‌آموزان و خانواده آنها در حوزه بازی‌های رایانه‌ای اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی کردند. یکی از اتفاقات خوب، همیاری ائمه جمعه شهرستان‌ها بود که واقعا در حوزه آگاه‌سازی مردم و خانواده‌ها تلاش خوبی کردند و باعث شدند تعامل و ارتباط سازنده‌ای بین دستگاه‌ها و مراجع مختلف در سطح استان شکل بگیرد.

معمولا در اینگونه موارد تا دستگاه قضایی همکاری نکند اتفاقی جدی نمی‌افتد. نحوه تعاملاتان با مراجع قضایی چگونه است؟ آنها اقدام لازم را انجام می‌دهند؟

پلیس اماکن و مرجع قضایی مراکز استان‌ها همکاری لازم را می‌کنند و به صورت پیوسته شناسایی و رصد فروشگاه‌های عرضه محصولات فرهنگی که دارای عناوین بازی‌های غیرمجاز هستند را در دستور کار خود دادند و جمع‌آوری‌های خوبی را انجام دادند. ما در تهران هم برای استان تهران به صورت جدا و خارج از سیاست‌گذاری‌ای که در استان‌های کشور داریم انجام می‌دهیم و برنامه‌هایی را تنظیم و تبیین کردیم، از جمله آموزش و پرورش و ورود به آموزش و پرورش با کمک مسئولین امور تربیتی مدارس، البته هماهنگی در تهران کمی سخت است همچنین صداوسیما همکاری لازم را نمی‌کند ولی در حوزه آموزش‌ و پرورش و ورودمان به آن حوزه در دست اقدام است و فکر می‌کنم ظرف مدت یک ماه آینده اتفاقات خوبی در این حوزه را بتوانیم اعلام کنیم.

*بازی‌های قاچاق چه ضرری به صنعت بازی‌سازی داخلی می‌زند؟

قبل از پاسخ به این سوال آن باید توضیحی بدهم؛ ما بانک اطلاعاتی خوبی در ستاد داریم که به جرأت می‌توانم بگویم در خیلی از ستادهای دیگر در حوزه‌های دیگر اینقدر اطلاعات موجود نباشد. الان کلیه مراکز توزیع محصولات فرهنگی را در تهران شناسایی کردیم و حدود یکهزار و 400 مرکز توزیع مورد شناسایی و رصد دوره‌ای ما قرار گرفته است. یعنی به صورت مرتب بین 60 تا 75 مرکز فروشگاه محصولات فرهنگی را در روز داریم رصد می‌کنیم و بازرسین ما این کار را انجام می‌دهند.

گرفتاری و مشکل ما برای سامان‌دهی بازار بازی‌های غیرمجاز چند نکته است؛ یکی اینکه نیروی کافی برای این کار نداریم و کسی باورش نمی‌شود که تنها با چهار نیروی اجرایی در ستاد این فعالیت‌ها را انجام می‌دهیم که اگر به صورت ریز بخواهم تیتروار برایتان بگویم شاید باورش سخت باشد که این حجم کار با 4 نیرو و با 3 دستگاه موتورسیکلت و حتی بدون ماشین انجام می‌شود.

*یعنی کلیه فروشگاه‌های عرضه محصولات رایانه‌ای در شهر به وسیله چهار نفر انجام می‌شود؟

دقیقا با چهار نیرو.

یعنی چهار  نیرو یکهزار و 400 مرکز را روزانه رصد می‌کنند؟

به صورت دوره‌ای. روزانه 65 تا70 مرکز را بررسی می‌کنیم. البته علاوه بر اینها رصد و شناسایی سایت‌های غیرمجاز در فضای مجازی و انتقال موارد غیرمجاز به کمیته تعیین مصادیق مجرمانه را داریم که دارد انجام می‌شود، رصد و شناسایی مراکز گیم‌نت‌های تهران که گردشی و مرتب صورت می‌گیرد هم جزو همین کارهاست که در استان تهران انجام می‌شود. سیاستگذاری و هدایت ستادهای فرعی در مراکز استان‌ها و شهرستان‌های تابع هم با استفاده از همین چهار نفر دارد انجام می‌شود. ولی این نگرانی اصلی‌مان نیست، 90درصد مشکلات ما در خصوص عدم حصول به نتیجه مطلوب، بروکراسی است، عدم توجیه لازم و کافی پلیس و سیستم قضایی، عدم صدور احکام بازدارنده جدی در حوزه بازی‌های رایانه‌ای توسط مراجع قضایی است و اینها نگرانی اصلی ماست. البته اوضاع در تهران به دلیل تعامل نزدیک ما با دادسرای ویژه جرایم رایانه‌ای خیلی بهتر است ولی در سطح کشور اینطور نیست. می‌خواهم عرض کنم که مسئولین کشوری متأسفانه حوزه بازی‌های رایانه‌ای را هنوز به صورت بحران نمی‌بینند، در صورتی که نه تنها می‌خواهد بحران شود بلکه بحران شده است، یک بحران بسیار جدی که سلامت فکری و روحی بچه‌های ما و سلامت اعتقادی و ملی بچه‌های ما را نشانه گرفته و تحت‌الشعاع قرار داده است.

*چرا می‌گویید بحران؟ مگر چه شرایطی به وجود آمده است؟

در بازار ایران بازی‌های متعدد ضد دینی داریم که اعتقادات بچه‌های ما که صدها سال است از طرف مادران سینه به سینه منتقل شده است را نشانه رفته‌اند و دارند اعتقادات بچه‌های ما را تغییر می‌دهند. مثلا در یک بازی می‌بینید که بازی‌باز به راحتی برای اینکه امتیاز بیاورد به کتیبه‌های قرآن، گنبد مساجد، تیراندازی می‌کند، وقتی یک بچه در فضای مجازی این اجازه را به خود بدهد که به گنبد مسجد و امامزاده و به کتیبه قرآن تیراندازی کند این قبح در فضای غیرمجازی هم در او کشته می‌شود و برای این کار آماده می‌شود در صورتی که در دوران کودکی به ما آموزش داده بودند که اگر قرآن را نبوسی اتفاق بدی برایت می‌افتد و باید به قرآن احترام کنی، ولی امروز به یکباره می‌بینیم دسته کنسول در دست ماست و داریم به کتیبه‌های قرآن شلیک می‌کنیم. در بسیاری از بازی‌ها دارد آموزش مسائل جنسی به بچه 12 ساله داده می‌شود، بچه 12 ساله‌ای که نباید در این حوزه وارد شود. نگاه می‌کنیم و می‌بینیم بازی GTA که در 16 کشور تکثیر و توزیع آن غیرمجاز است در کشورمان به راحتی قابل دسترس است یا مثلا بازی سیمز که نگاه می‌کنیم زندگی به سبک غربی را دارد به دختربچه‌های ما آموزش می‌دهد همه در حوزه مثال جنسی و اعتقادی و حتی در مورد مسائل ملی است، در مسائل ملی‌مان هم دارد تیراندازی می‌شود، بچه‌های ما را دارند با تفکرات الحادی شیطان‌پرستی و مسائل این‌چنینی آشنا می‌شوند. من می‌خواهم فریاد بزنم، که یک جوری فریاد ما به گوش مسئولین برسد که این بحران است، بحران دیگر چه می‌تواند باشد؟ تمام داشته هر کشوری نیروی انسانی‌اش است، تجهیز و عدّه و عُدّه روی انگشت نیروی انسانی می‌چرخد، ما نیروی انسانی‌مان در خطر است و دقیقا بچه‌هایمان را نشانه گرفتند. الان روان‌پریشی، پرخاشگری، عدم احترام به پدر و مادر، اعصاب‌های بسیارضعیفی که در بچه‌هاست تماماً ریشه در بازی‌های رایانه‌ای غیرمجاز دارد با توجه به متوسط سنی 16 سال برای مخاطبان بازی‌های رایانه‌ای در کشور، این بحران نیست؟ این را بارها به طور جد گفتم که حوزه آسیب‌های ناشی از بازی‌های رایانه‌ای را از حوزه مواد مخدر برای جوان‌ها خطرناکتر می‌بینم، به مراتب خطرناک‌تر است چون فکر و روح و باور اینها دارد از بین می‌رود. درصد پرخاشگری بچه 12 ساله وحشتناک است، حرمت‌گذاری و کانون خانواده‌هایمان دارد از هم می‌پاشد. بحران به چه چیز می‌گویند؟ چه زمان قرار است این حوزه به عنوان یک بحران دیده شود؟ بازار اگر تطهیر نشود، این مشکلات را داریم.

*منظورتان از تطهیر بازار دقیقا چیست؟

تطهیر بازار طرق مختلف دارد؛ باید حوزه بازی‌سازی را تقویت کنیم و بازی‌های فاخر با موضوعات اصیل ایرانی – اسلامی تولید کنیم، این حوزه پول می‌خواهد، با کدام بودجه؟ بودجه بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای یک شوخی است. با این بودجه می‌خواهیم با بازی GTA مقابله کنیم؟ با این بودجه می‌خواهیم با بازی‌های خطرناک مقابله کنیم؟ این شدنی نیست. نیروی انسانی در حوزه بازی‌سازی فوق‌العاده داریم، از لحاظ نیروی انسانی جزو کشورهای برتر جهان هستیم و موضوع اول این است که هرجای دنیا بازی خوب و قوی با گرافیک و مسائل فنی که مخاطب بالایی را جذب می‌کند اگر ساخته می‌شود یک جایش ردپای یک جوان ایرانی است، بسیاری از بازی‌های درجه 1 دنیا که پرمخاطب هستند یک ایرانی در تیم آنهاست پس از لحاظ بازی‌ساز مشکل نداریم ولی بازی‌سازهای مظلوم ما نمی‌توانند با آنها مقابله کنند، فکر و ایده را دارند و از لحاظ فنی کاملا آمادگی دارند، ولی پول و امکانات و بودجه ندارند. ساخت بازی پول می‌خواهد، یک بودجه بسیاربسیار خنده‌دار و شوخی را برای این حوزه تبیین می‌کنند و اختصاص می‌دهند که با این اصلا نمی‌شود در این حوزه بازی‌سازی قدمی برداشت، واقعا بنیاد ملی تا الآن هم با لطایف‌الحیل و ترفندهایی توانسته همین چهارتا کار را هم انجام دهد. همه دارند به ما اعتراض می‌کنند که شما می‌خواهید بازی‌ GTA را از دست مردم بگیرید، باید یک چیزی دست‌شان بدهید. بله، ما هم اعتقاد داریم باید یک چیزی جای آن دستش بدهیم ولی با کدام امکانات؟ با کدام تجهیزات و اعتبار؟ این یکی از دردهایمان است. درد بعدی این است که این را واقعا به صورت یک بحران نمی‌بینند، سیستم قضایی ما هم نمی‌بیند، یعنی نسبت به آن فروشگاه رحم بیشتری می‌شود، به متصدی آن فروشگاه رحم بیشتری می‌شود، اما نمی‌گویند آن فروشگاه با توزیع این بازی دارد به آحاد کشور لطمه می‌زند، به هزاران هزار کودک و نوجوان دارد لطمه می‌زند. این توقع زیادی نیست که می‌گوییم فروشگاه‌های محصولات فرهنگی باید حسب ظاهر آشکارا چیز مجازی در آن نباشد، حالا اینکه زیر پیشخوان و صندوق عقب و... جاساز می‌کند برای کسی که دنبال این موضوعات است بحث دیگریست ولی ما حداقل باید فضا را برای خانواده و دانش‌آموز و جوان و نوجوان، سالم کنیم که به این فروشگاه آمده است تا بتواند وضعیت ظاهر فروشگاه را تمیز ببیند.

*الآن نوع برخوردی که می‌شود چگونه است؟ شما با مرکزی مواجه شدید که کالای قاچاق دارد، چه برخوردی هست؟

احکام بازدارنده توسط مراجع بازدارنده بسیار پایین است.

*دقیق توضیح می‌دهید به چه شکلی انجام می‌شود؟

نیروی انتظامی مرجع جمع‌آوری است، ما شناسایی و رصد می‌کنیم و به پلیس اعلام می‌کنیم، با پلیس همراه می‌شوند و می‌روند و این محصولات را جمع‌آوری می‌کنند. اینها موارد را به سیستم قضایی ارجاع می‌دهند، سیستم قضایی از ادارات ارشاد مراکز استان‌ها و در تهران هم از بنیاد ملی درخواست نظر می‌کند و می‌گوید این بازی‌ها مجازند یا غیرمجازند؟ اینها نظر می‌دهند، قانونگذار این حوزه را به صورت جدی ندیده و تبیین قانون نکرده است، جرایم بسیارکم و غیربازدارنده را برای اینها صادر می‌کند.

*مثلا چگونه است؟

300 تا 500 هزار تومان جریمه!

*احتمال بسته شدن موقتی فروشگاه و ... نیست؟

خیر، اینها در دستور کار نیست.

*در این رابطه با مراجه ذی‌صلاح صحبت نکردید؟

خیلی صحبت کردیم، با مراجع قضایی و نیروی انتظامی بسیار صحبت کردیم و درخواستمان را گفتیم و اتفاقات خوبی هم افتاده است. نمی‌گویم مسئولین حرکت نکردند ولی این حرکت با شتابی که در حوزه آسیب است برابر نیست. یعنی شتاب در حوزه آسیب به شدت پیش می‌رود و فراگیر می‌رود و همینطور تعداد کاربران را بیشتر می‌کند و آسیب‌ها را جدی‌‌تر می‌کند ولی حرکت در حوزه قانونگذاری، برخورد، رسیدگی، بودجه و... برابری نمی‌کند.

چرا با فرهنگ‌سازی کار را پیش نمی‌برید؟

در کشورهای اروپایی خرید بازی‌های رایانه‌ای توسط کودکان و نوجوانان بیشتر تحت نظارت خانواده صورت می‌گیرد، در کشور ما به جرأت می‌توان گفت 85 درصد برعکس است و هیچ‌گونه نظارتی توسط خانواده‌ها صورت نمی‌گیرد که به چند دلیل است؛ اول عدم آگاهی و اطلاع خانواده‌ها از آسیب‌ها، دوم قیمت پایین بازی‌های خارجی. در تمام دنیا قیمت یک بازی بین 50 تا 120 دلار است، ولی در کشور ما با 2500 تومان یا نهایتا 6 هزارتومان می‌توانید بازی را تهیه کنید! یعنی بچه با پول توجیبی‌اش می‌تواند این کار را انجام دهد. در حوزه فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی از کجا باید اقدام کنیم؟ به چه کسی بگوییم؟ ما آمادگی داریم اما صداوسیما برای پخش پیام‌های فرهنگی و آگاه‌سازی مردم پول می‌خواهد، این درد نیست؟ یعنی ما به اندازه یک ‌چی‌توز نمی‌توانیم تبلیغ کنیم و به مردم اعلام کنیم، ما که ذینفع مالی نیستیم، مرکز اقتصادی که نیستیم و آورده‌ای که برایمان ندارد صداوسیما بخواهد تبلیغ‌مان کند، اصلا تبلیغ ما را نکند، لوگوی ما را نگذارد، پیام‌های هشداردهنده در حوزه آسیب‌های ناشی از بازی‌های غیرمجاز رایانه‌ای را پخش کنید. پول می‌خواهند، نداریم. لحظه‌ای فلان قدر، ما به اندازه سس و پفک نمی‌توانیم در صداوسیما ورود کنیم. از کجا باید ورود کنیم؟ چگونه باید این اطلاع‌رسانی را به صورت جمعی انجام دهیم. صداوسیما را که نمی‌توانیم، این نشان‌دهنده بی‌تفاوتی مجموعه است، یک جایی بی‌تفاوتی حاکم است که این اتفاق می‌افتد، کجاست؟ این باید ردگیری شود.

*شاید موضوع مهم‌تر این باشد که مسئولین چندان با حوزه بازی‌های رایانه‌ای آشنا نیستند و به نوعی در اولویت‌شان نیست.

بله متاسفانه مسئولین، بازی‌های رایانه‌ای را در اولویت چندم قرار دادند، ولی بنده این را اعلام می‌کنم و محکم تحلیل می‌کنم که ظرف دوسال آینده حوزه بازی‌های رایانه‌ای در کشور جدی گرفته می‌شود. از ریز و درشت به صورت جدی این را خواهند دید و آن موقع خیلی دیر شده است یعنی آن موقع کاری که امروز می‌توانیم کنیم را نمی‌توانیم بکنیم. من می‌گویم تا زمانی که دیر نشده، امروز می‌توانیم خیلی کارها را انجام دهیم، دوسال دیگر وارد یک باتلاق شده‌ایم و اتفاق افتاده و درصد بالایی از بچه‌های ما ضعف اعصاب و روان‌پریشی و شب‌بیداری و شب ادراری و عدم تمرکز به درس را خواهیم داشت. چرا؟ چون بچه 5 ساعت در روز دارد بازی می‌کند، و مادر و پدر هم نمی‌داند و این باعث عدم تمرکز در زمان مدرسه می‌شود، این باعث پایین آمدن ضریب هوشی او در درس‌هایش می‌شود، این باعث می‌شود استعدادهای درخشان ما مدام پایین بیاید، همه‌اش از بازی‌های مخرب است، از عدم استفاده صحیح از بازی است. بازی‌های رایانه‌ای یک بازی نیست، یک بحران و به نوعی اعلام جنگ است. اگر یک بازی در حوزه سیاسی دارد وارد کشور می‌شود و نامش 1979 است اعلام جنگ است، او اعلام جنگ کرده و ابزار هم اینجا ریخته است و ما هیچ خاکریزی نزدیم. چه اتفاقی می‌افتد؟ این یک جور سقوط است. اگر نیروی نظامی یک کشور وارد مرزهای ما شود چه می‌کنیم؟ پاتک می‌کنیم، خاکریز می‌زنیم، عِدّه و عُدّه‌ای در آنجا می‌ریزیم، جنگ آغاز می‌شود و مقابله می‌کنیم. چه مقابله‌ای در حوزه جنگ نرمی که حضرت آقا اینقدر تاکید به آن دارند و سالهاست از شبیخون فرهنگی سخن می‌گویند اما همه ما در خوابیم. بازی‌های رایانه‌ای یک خطر جدی است که وارد کشور شده و دو سال دیگر نابودمان می‌کند. آن موقع است که دیگر باید روی مداوا کار کنیم، امروز روز پیشگیری است.

*به نظرتان چرا حوزه بازی‌های رایانه‌ای جدی گرفته نمی‌شود؟ مسأله چندان پیچیده‌ای نیست!

من واقعا می‌خواهم براساس تکلیف چیزی را بگویم که شاید خطرناک باشد، من می‌گویم دستی در کار است. من می‌گویم باید سیستم امنیتی کشور، سربازان گمنام امام زمان در این عرصه ورود کنند و ببینند واقعاً علت چیست که نمی‌بینند. یک گروه آن طرف هستند که دنبال این هستند که این اتفاق بیفتد و این بی‌تفاوتی حاکم شود، این را که همه می‌دانیم و بر این متفق‌القول هستیم که گروه و سازمان‌هایی و افراد لعین و خبیثی آن طرف هستند که دنبال این هستند که این فضا بر کشور حاکم شود، یک فضای بی‌تفاوت و آرام، این فضا را دوست دارند ایجاد شود و این اتفاق افتاده است. این به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه دارد در کشور ما صورت می‌گیرد، اگر آگاهانه است سیستم امنیتی باید ورود کند و آن رد را پیدا کند، من نمی‌توانم و این کار من نیست. هرگونه مفسده‌ای در حوزه محصولات فرهنگی بازی‌های رایانه‌ای دارد اجرا می‌شود می‌گویند بگو چرا اینطور است؟ نگاه نمی‌کنند دست و بال من هم بسته است، مشکلات را خدمتتان گفتم، من با چهار نیرو دارم کار 40 نفر را انجام می‌دهم. شبانه‌روز زندگی‌شان را بابت این کار گذاشته‌اند، ایجاد انگیزه برایشان کردم که اینطور توانستند با این حجم کار کنند وگرنه کار کارمندی اگر بخواهند کنند ول معطلند، ما کار کارمندی نمی‌کنیم، کار جهادی می‌کنیم، یک جبهه برای خودمان درست کردیم، یک خاکریز درست کردیم و داریم کار می‌کنیم. مسئولین امنیت کشور هم باید وارد این قضیه بشوند، ردگیری کنند که از کجا سرچشمه می‌گیرد، چه علتی دارد و چه اتفاقی دارد می‌افتد که دیده نمی‌شود و مسئولین آرام پیش می‌رود؟ حتماً باید یک اتفاق جدی باشد که همه به تکاپو بی‌افتیم؟ دیگر دیر شد، نمی‌توانیم.

*از ابتدای آغاز به کار ستاد، چه تعداد محصولات غیر مجاز از سطح بازار جمع‌آوری شده است؟

از ابتدای شروع و قبل از تشکیل ستاد هم رصد و جمع‌آوری را داشتیم، 323 هزار و 760 حلقه سی‌دی در شهرستان‌ها را جمع‌آوری کردیم، 490 هزار حلقه هم در تهران جمع‌آوری کردیم و در اینجا باید بگویم اگر تنها یک نیروی پلیس در اختیار این ستاد باشد، یعنی تنها به اندازه بانک، من سلامت ظاهری تهران را صددرصد تضمین می‌کنم، اما نیرو ندارم. باید التماس کنم تا سیستم قضایی یک نفر را در اختیار من قرار دهد.

*و سخن پایانی.

سخن پایانی‌ام فریاد است. من از هیچکسی نمی‌ترسم جز خدا. نسبت به این مملکت احساس وظیفه و تکلیف می‌کنم به عنوان کسی که در جنگ حضور داشته است، تاریخ انقلاب را می‌دانم، لطماتی که در این انقلاب خوردیم از چیزهایی بوده که به وقت نسبت به آن فکر نکردیم و بی‌وقت به آن فکر کردیم. من متابعت تمام اجزای نیروی انتظامی و قضایی و فرهنگی کشور را در حوزه‌ فرهنگی طلب می‌کنم و اعتقادم این است یک بار فرمایشات مقام معظم رهبری را بازخوانی کنیم و به معنای واقعی تمکین کنیم، نه در شعار. من برای شعار فاقد شعور ارزش قائل نیستم، شعار فاقد شعور اصلاً ارزش ندارد، اینکه من از صبح تا شب بگویم مقام معظم رهبری فلان حرف را فرمودند، این ولایتی نیست. ولایتی باید عمل کرد و از فرمایش ولی خود تمکین کرد.

گفت‌وگو از حسین سلیمی